مفهوم مال در علم حقوق و اقسام آن چیست؟

مفهوم مال در علم حقوق و اقسام آن چیست؟

مال چیست

از نظر حقوقی مال به چیزی گفته می شود که دارا ی دو شرط اساسی باشد:

  • مفید باشد و نیازی را برآورده کند خواه نیاز مادی باشد خواه نیاز معنوی باشد.
  • قابل اختصاص یافتن به شخص یا ملت معین باشد.

به عنوان مثال حق سرقفلی قابلیت اختصاص یافتن به شخص را دارد و از طرفی برای انسان مفید است و نیازی مثلا تجارت و کسب و کار را بر آورده می سازد اگرچه با چشم دیده نمی شود و قابل لمس نیست.در ماده ۱۱ قانون مدنی( اموال بر دو قسم است ، منقول و غیرمنقول) کلمه اموال به طور مطلق آمده و شامل هر نوع مالی اعم از قیمی و مثلی یا مادی و غیرمادی می گردد.

 

 

مال و انواع آن | مال | اعیان و منافع |مثلی و قیمی | مصرف شدنی و قابل بقا | منقول و غیر منقول | دارای مالک خاص و بدون مالک خاص

 

مال و انواع آن

در قانون مدنی اموال به چند دسته تقسیم میشود؟

  • اعیان و منافع
  • مثلی و قیمی
  • مصرف شدنی و قابل بقا
  • منقول و غیرمنقول
  • دارای مالک خاص و بدون مالک خاص

تقسیم اول : اعیان و منافع ، مال و انواع آن

عین اموالی است که وجود خارجی داشته باشد و با حس لامسه قابل درک است و شامل سه قسم است : عین معین،در حکم عین معین ،کلی

منفعت مرادف نفع است که منفعت به معنای عام شامل ثمره و حاصل است.

 

انواع منفعت چیست؟

 

  • منافع متصل و منفصل : منافع متصل عبارت است از اوصاف یا کیفیتی که بر ارزش عین می افزاید ولی هیچ گاه جدای از آن تصور نمی شود مانند فربه شدن حیوان و منافع منفصل ثمره یا حاصلی است که از لحاظ مادی یا حقوقی قابل جدا شدن از عین است و ارزرشی که می تواند به شخص دیگر تعلق یابد مانند محصول زمین.

 

 در صورت نیاز به مشاوره حقوقی با ما در تماس باشید.

مال و انواع آن | مال | اعیان و منافع |مثلی و قیمی | مصرف شدنی و قابل بقا | منقول و غیر منقول | دارای مالک خاص و بدون مالک خاص

 

  • منافع گذشته و آینده: در وجود منافع گذشته تردیدی نیست ولی منافع آینده به دو گروه قابل تقسیم است: اول منافعی که مقتضی آن در عین موجود است و به حکم عادت در آینده ایجاد می شود که منافع ممکن الحصول گویند مانند صلاحیت خانه برای سکونت که قانون و عرف این منافع را در حکم موجود میداند. دوم منافعی که به احتمال در آینده ایجاد می شود تصرف در چنین منفعتی به وسیله عقد تملیکی امکان ندارد که عدم النفع گویند.

 

  • منافع طبیعی و صنعتی

 

تقسیم دوم مثلی و قیمی ، مال و انواع آن

مثلی دو چیز مثل یکدیگر است به گونه ای که در مقام وفای به عهد بتوان هر یک را به جای دیگری داد مانند شمش طلا

قیمی مالی است که در عرف ، شخص آن منظور باشد و نتوان مال دیگری به جای آن داد

قابل ذکر است که کعیار مثلی و قیمی بودن با توجه به زمان و مکان مشخص می شود چنانچه اگر مالی که مثلی است پیدا نشود تبدیل به مال قیمی شده یا اینکه ممکن است کالایی در شهری یا کشوری مثلی و در دیگری قیمی باشد .

 

تقسیم سوم مصرف شدنی و قابل بقا ، مال و انواع آن

اموال مصرف شدنی اموالی هستند که با اولین استفاده از بین میروند مانند استفاده از پول.

اموال مصرف نشدنی با استفاده از بین نمیروند و ممکن است فرسوده شوند.

 

تقسیم چهارم منقول و غیرمنقول:

تعریف اموال غیرمنقول در ماده ۱۲ قانون مدنی است:مال غیر منقول آن است که از محلی به محل دیگر نتوان نقل نمود اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا به واسطه عما انسان به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود.

تعریف مال منقول در ماده ۱۹ قانون مدنی: اشیایی که نقل آن از محلی به محل دیگر ممکن باشد بدون اینکه به خود یا محل آن خرابی وارد آید.

 

تقسیم پنجم  اموال دارای مالک خاص و اموال بدون مالک خاص :

اموالی که دارای مالک هستند ملک نامیده می شوند و مال در معنی خاص ، به این اموال اطلاق می شود و اموالی مه دارای مالک نیستند مباح خوانده می شود که ممکن است قابل تملک باشند یا خیر.

 

برگرفته از مجموعه مقالات  وکلای موسسه حقوقی حامی دادگستر ساعد در صورت سوال در مورد این مطلب و یا نیاز به وکیل حقوقی با ما در تماس باشید.

مال و انواع آن

مال و انواع آن

در قانون مدنی اموال به چند دسته تقسیم میشود؟

اعیان و منافع

مثلی و قیمی

مصرف شدنی و قابل بقا

منقول و غیرمنقول

دارای مالک خاص و بدون مالک خاص

تقسیم اول : اعیان و منافع ، مال و انواع آن

عین اموالی است که وجود خارجی داشته باشد و با حس لامسه قابل درک است و شامل سه قسم است : عین معین،در حکم عین معین ،کلی


منفعت مرادف نفع است که منفعت به معنای عام شامل ثمره و حاصل است.


 


انواع منفعت چیست؟

 


منافع متصل و منفصل : منافع متصل عبارت است از اوصاف یا کیفیتی که بر ارزش عین می افزاید ولی هیچ گاه جدای از آن تصور نمی شود مانند فربه شدن حیوان و منافع منفصل ثمره یا حاصلی است که از لحاظ مادی یا حقوقی قابل جدا شدن از عین است و ارزرشی که می تواند به شخص دیگر تعلق یابد مانند محصول زمین.

 


 در صورت نیاز به مشاوره حقوقی با ما در تماس باشید.


 


منافع گذشته و آینده: در وجود منافع گذشته تردیدی نیست ولی منافع آینده به دو گروه قابل تقسیم است: اول منافعی که مقتضی آن در عین موجود است و به حکم عادت در آینده ایجاد می شود که منافع ممکن الحصول گویند مانند صلاحیت خانه برای سکونت که قانون و عرف این منافع را در حکم موجود میداند. دوم منافعی که به احتمال در آینده ایجاد می شود تصرف در چنین منفعتی به وسیله عقد تملیکی امکان ندارد که عدم النفع گویند.

 


منافع طبیعی و صنعتی

 


تقسیم دوم مثلی و قیمی ، مال و انواع آن

مثلی دو چیز مثل یکدیگر است به گونه ای که در مقام وفای به عهد بتوان هر یک را به جای دیگری داد مانند شمش طلا


قیمی مالی است که در عرف ، شخص آن منظور باشد و نتوان مال دیگری به جای آن داد


قابل ذکر است که کعیار مثلی و قیمی بودن با توجه به زمان و مکان مشخص می شود چنانچه اگر مالی که مثلی است پیدا نشود تبدیل به مال قیمی شده یا اینکه ممکن است کالایی در شهری یا کشوری مثلی و در دیگری قیمی باشد .


 


تقسیم سوم مصرف شدنی و قابل بقا ، مال و انواع آن

اموال مصرف شدنی اموالی هستند که با اولین استفاده از بین میروند مانند استفاده از پول.


اموال مصرف نشدنی با استفاده از بین نمیروند و ممکن است فرسوده شوند.


 


تقسیم چهارم منقول و غیرمنقول:

تعریف اموال غیرمنقول در ماده ۱۲ قانون مدنی است:مال غیر منقول آن است که از محلی به محل دیگر نتوان نقل نمود اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا به واسطه عما انسان به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود.


تعریف مال منقول در ماده ۱۹ قانون مدنی: اشیایی که نقل آن از محلی به محل دیگر ممکن باشد بدون اینکه به خود یا محل آن خرابی وارد آید.


 


تقسیم پنجم  اموال دارای مالک خاص و اموال بدون مالک خاص :

اموالی که دارای مالک هستند ملک نامیده می شوند و مال در معنی خاص ، به این اموال اطلاق می شود و اموالی مه دارای مالک نیستند مباح خوانده می شود که ممکن است قابل تملک باشند یا خیر.


 برگرفته از مجموعه مقالات  وکلای  موسسه حقوقی  حامی دادگستر ساعد در صورت سوال در مورد این مطلب و یا نیاز به وکیل حقوقی با ما در تماس باشید.


https://forums.huduser.gov/member.php?action=profile&uid=184744


درخواست صدور دستور موقت

درخواست صدور دستور موقت
درخواست صدور دستور موقت ممکن پیش از طرح شدن اصل دعوا ، ضمن اقامه دعوا و یا پس از آن صورت گیرد از صور مذکور معلوم است که دستور موقت اقدامی است که به تبع اصل دعوا درخواست می شود.

برای مثال اگر ملک خواهان در ید خوانده باشد و خوانده نسبت به آن تعدی و تفریط نماید از آن جا که دادرسی ممکن است به درازا بکشد و تا آن موقع ملک در معرض خرابی قرار گیرد می توان با گرفتن دستور موقت خوانده را از تعدی و تفریط بازدارد.

 نمونه درخواست صدور دستور موقت

 
موضوع دستور موقت چه می تواند باشد؟
موضوع دستور موقت و اصل دعوا نمیتواند واحد باشد زیرا در غیر این صورت در اجرای دستور موقت به ناچار خواسته دعوا باید در اختیار خواهان قرار گیرد . هرچند ممکن است که این امکان وجود دارد که به موجب دستور موقت مالی توقیف شود اما مال توقیف شده به خواهان داده نمس شود بلکه این امر مستلزم حکم قطعی و اجرای آن است.

 دستور موقت اقدامی موقتی است یعنی چه؟
دستور موقت باید دارای پایان باشد چرا که موقتی است ، با دستور موقت نباید اقدامی را به گونه ای همیشگی مقرر نمود و یا اقدامی را مقرر کرد که ماهیت همیشگی دارد. پس نمیتوان دستور موقتی صادر کرد که موجب آن انجام تعمیرات اساسی لحاظ شود یا رد مال به خواهان و… در آن مقرر شود ، بلکه میتوان اقدامات لازم جهت جلوگیری از تخریب بنا ، جلوگیری از نقل و انتقال و … تا تعیین تکلیف اصل دعوا مقرر نمود.


 
صدور دستور موقت مستلزم احراز فوریت است معیار فوریت چیست؟
دستور موقت زمانی صادر می شود که دادگاه فوریت را احراز کند و این احراز فوریت از وجوه تفاوت با نهادهای مشابه است.

 فوریت یعنی کارهایی است که باید بدون مهلت تکلیف آن تعیین شود تشخیص فوری بودن موضوع درخواست با دادگاهی می باشد که صلاحیت رسیدگی به درخواست را دارد .

نمیتوان معیار دقیقی ارایه داد ولی میتوان گفت که زمانی موضوع درخواست فوریت دارد که اگر درخواست دستور موقت پذیرفته نشود پیش از اینکه حکم در اصل دعوا صادر شود به متقاضی دستور، خسارتی خطیر و قریب الوقوع وارد خواهد شد.

 

گرفتن تامین در دستور وقت چیست ، دستور موقت در دادگاه خانواده
تامینی که از ذینفع گرفته می شود برای این است که از محل آن خساراتی که ممکن است از اجرای دستور موقت به طرف وارد آید در صورت استحقاق وی ، جبران شود. دادگاه باید میزان میزان تامین را تعیین کند و آن را به متقاضی ابلاغ کند دادگاه نمیتواند بدون گرفتن تامین از ذینفع قراردستور موقت صادر کند ولی در دعاوی تصرف و دعاوی خانواده تامین گرفته نمیشود.

 

دستور موقت با صدور رای بدوی مرتفع نمیشود:
 دستور موقت علی القاعده تا صدور رای نهایی پابرجا می ماند و با صدور رای بدوی حتی اگر علیه خواهان باشد منتفی

 نمیشود مگر اینکه در دادگاه تجدید نظر با اعتراض طرف فسخ شود که البته درباره دعاوی تصرف اینگونه نیست.

 اجرای دستور موقت مستلزم تایید رییس حوزه قضایی است
که البته در دعاوی تصرف و همچنین در امور خانواده این شرط منتفی است.


شرایط اجاره وقف و مبیع

شرایط اجاره وقف و مبیع

در اینکه آیا مشتری می تواند مبلغی را در بیع شرط اجاره دهد یا نه ماده ۵۰۰ قانون مدنی مقرر می دارد در بیع شرط مشتری می‌تواند مبیع را برای مدتی که با یک حق خیار ندارد اجاره دهند و اگر اجاره منافی با خیار بایع باشد باید به وسیله جعل خیار یا نحو آن حقوق پایه را محفوظ دارد و الا اجاره تاحدی که منافی با حق بایع باشد باطل خواهد بود برای مثال الف آپارتمان خود را به شخص ب به مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان می فروشد و در مبایعه نامهشرط می شود که بایع یکسال سال پس از انعقاد عقد به مدت شش ماه حق دارد با استرداد تمام ثمن معامله را فسخ کند.

 

 شرایط اجاره وقف و مبیع و فاصله انعقاد عقد تا زمان شروع خیار

در این صورت اگر خریدار در فاصله انعقاد عقد تا زمان شروع خیار یعنی مدت یک سال مبیع را به دیگری اجاره دهد این اجاره صحیح و نافذ است اما اگر اجاره در موعدی داده شود که با یک شرطی حق فسخ دارد یعنی ۶ ماهی که پس از یکسال با یک حق فسخ دارد در این صورت اگر در اجاره قید شود که بایع در صورت برهم زدن بیع حق فسخ اجاره را دارد اجاره صحیح و نافذ است وگرنه بنابر ظاهر قانون اجاره باطل است .

اما بنابر نظر اقوی اگر مشتری خیاری حق فروشنده را رعایت نکند باید بین زمان اجاره تا فسخ و از زمان فسخ به بعد تفاوت گذارد تا وقتی که فروشنده را نکرده است هرچند حق او نیز محفوظ نباشد اگر اجاره درست است زیرا مبیع شرطی در حکم ملک مشتری است و منافع آن هم متعلق به اوست ولی از تاریخ فسخ به بعد اگر حق فروشنده که نشده باشد اجاره در حکم فضولی بوده و غیر نافذ است و با یک شرطی می تواند آن را تنفیذ یا رد کند.

 

 

 

شرایط اجاره وقف و مبیع و ماده ۴۹۶ قانون مدنی

ماده ۴۹۶ قانون مدنی مقرر می دارد نسبت به تخلف از شرایطی که بین موجر و مستاجر مقرر است خیار فسخ از تاریخ تخلف ثابت می گردد پس اگر شرط فعلی در ضمن عقد اجاره شود در صورتی که مشروط علیه از انجام شرط استنکاف کند بر خلاف قاعده های عمومی راجع به تخلف از شرط فعل مشروط له بدون حق فسخ اجاره را دارد یا اینکه الزام مشروط علیه را به انجام شرط بخواهد پس چنانچه ضمن اجاره آپارتمان شرط شود که موجر و ظرف یک ماه عین مستاجره را نقاشی نماید در صورت تخلف موجر بر خلاف قاعده عمومی ضمانت اجرای تخلف از شرط فعل مشروط له بدوا می تواند عقد را فسخ کند یا الزام موجر را به نقاشی ساختمان از دادگاه بخواهد.

برای اطلاعات بیشتر در مورد این مطلب با موسسه حقوقی در تهران ، حامی دادگستر ساعد تماس حاصل بفرمایید 88523496


نکاتی در مورد وکیل

وکیل حقوقی

تعهدات وکیل نسبت به موکل شامل چه مواردی می شود؟ 

اجرای موضوع وکالت: وکیل ملتزم به اجرای وکالت در حدود اختیار خود می باشد. لذا وی تعهد دارد که مورد وکالت را اجرا نماید و نمیتواند به بهانه آن که وکالت عقدی جایز است از اجرای تعهدات خود سرباز بزند. زیرا عقد جایز مادام که فسخ نشده است طرفین آن متلزم به اجرای مفاد عقد می باشند. در صورتی که وکیل از اجرای موضوع وکالت خودداری نماید و این امر موجب ورود خسارت به موکل شود برای وکیل مسئولیت قراردادی ایجاد می شود و او باید خسارت وارده به موکل را جبران نماید.  ادامه مطلب ...